دوستان

۱۳ فروردین ۱۳۸۶

خلاصه اما مفصل

دیسکوکنارراه آهنه , مستا ریختن تو قطار ( 6 صبح )
ببخشید شما بلیط آخر هفته دارید ؟
بله ( 5 نفر می تونن با یک بلیط برن )
خانواده جلوییم در مورد ملوانان انگلیسی و ایرانی حرف می زنند
نمی دونید چه حالی می ده ابی گوش بدی و ایجا راه بری ( تنها )

















سوار قطار شهری بودم , وسط را گفت , ایستگاه آخر ( مگه تو آلمانم قطار خراب می شه ) , ولی نه انگار داستان اینه














برم یک جای خلوت , دو دقیقه بشینم















سلام پترا , می تونم شب بیام پیشتون ( 45 سالشه, متاهله )

فرداش تو بانک , ببخشید می خوام 600 یورو بریزم برای ثبت نام
فقط 500 تا می تونی بگیری , بقیشو باید دو ساعت صبر کنی تلفنی بفرستن
شارژرو نیوردم , موبایلم خاموش شد ( چقدرکارش داشتم )
همه بهم می خندن , یه سر تاپا خودمو نگاه کردم , بله , اقا کفتره ریده رو شونه سمت چپ
خدا کنه بعد از بانک ریده باشه , ولی به نظرمن( گل به روتون) تازه نمیومد
ساعت دو شد , ثبت نام تا 12 بود , رو در نوشته با رنگ قرمز فقط تا 12, در زدم ... ثبت نام شدم

رسیدم راه آهن , قطار داره می ره , بلیط نخریدم , پریدم تو , قطار دو طبقست , مامور رو دور زدم , پول ترنسفر بانک درومد
فوتبال دوستان ریختن تو قطار , امروز فوتباله , یادم اومد منم بلیط خریدم , رسیدم راه آهن , دیر شده بود , نمی رسیدم , رفتم خونه. نمی رم فوتبال , سگ خور ضرر
نه , می رم دم ورزشگاه پیداشون می کنم , اخه مگه می شه تو چهل هزار نفر؟















بازی کایزرسلاترن ( بهش میگن FCK فکر کنم یک U کم داره ) در حد تراکتور سازی تبریز بود, گل دوم روکه از دویسبورگ خورد به نشانه اعتراض ورزشگاه رو ترک کردم )

خوب برم پست امشبو آپلود کنم بگیرم بخوابم
این دیگه چیه ؟

1 comments:

ناشناس گفت...

salam.
che bamaze nevehsti!!!:)) meske avalin safaret too alman khiali behet khosh gozashte:) hamsihe shad bashi

ارسال یک نظر