دوستان

۰۷ دی ۱۳۸۵

درس

بعد از اون گندی که من و دامینان د رامتحان میان ترم زدیم قرار شد که من و دامینان با هم بشینیم تعطیلات کریستمس درس بخونیم. دامینان هر روز از مانهایم با بی ام و دو نفرش میومد دانشگاه.
قرار بود 26 دسامبر بیاد اینجا که ما هر چی منتظر بودیم نیمد, فرداشم بهم میل زد که من در بزرگراه تصادف کردم و ماشینم داغون شده.
گفتم اشکال نداره می رم با شانخوان درس می خونم. هر چی زنگ ,میل , جوابی دریافت نشد. امروز کارلس همسایش گفت که با دوچرخه تصادف کرده و به سرشم ضربه خورده.
دوست دختردامینانم که از لس آنجلس اومده رو سرش خراب شده و نمی تونه فعلا درس بخونه. حالا من فعلا تنهایی دارم ادامه می دم .....

1 comments:

ناشناس گفت...

kheili khosh ghadam boodi
ya in ke hame mipichonananet
az 2 hal kharej nist :D

ارسال یک نظر